دختر عموم موهایی خیلی بلند و قشنگی داره خدای فقط حاضر نیست اصلا قیچی بهشون بخوره هر وقت نوک گیرشون کردم با کلی مصیبت و حرف زدن بوده اولین بار که نوک گیرشون کردم تازه از حمام اومده بود بیرون موهاش خیس بود ازم خواست سشوارشون کنم سشوار که تموم شد کلی اسرار کردم که حیفه موهات موخوره میگه و از این حرفا بابا فقط یک سانت ازشون کوتاه کن بالاخره بعد کلی دلیل اوردن راضی شد یهو به من گفت پس تو برام انجام بده یه چادر پهن کردیم کف اتاق از تو کیف لوازم اریش قیچی و شونه در اوردم اول حسابی شونشون کردم بعد شروع به کار کردم اندازی پنچ سانت موهاشو کوتاه کردم  ولی انصافأ راضی بود بهش گفتم یکم کج زدم باید درستش کنم همینجوری چند سانت دیگه زدم دیدم خیلی خرابکاری شده درست نمیشه آروم با ژیلت یه مقدار از پشت موهاش رو زدم کلی دعوام کرد ولی مجبور شد بشینه با کلی گریه رفتم ماشین موزر رو پیدا کردم زدم به برق صدای گریه اش بیشتر شد قلبم تند تند میزد چند باری روشن خاموش کردم که ببینم سالم یا نه یه شماره بالا گذاشتم که موهاش رو کوتاه کنم دورش تیغ بزنم که موزر تو موهاش گیر کرد و سرش سفید شد مجبور شدم شونه رو بردارم و با صفر موهاش رو بزنم همینطور زمین سیاه شده بود از مو روی صورت و لباس هاش می ریخت صدای غز غز موزر تو سرم می پیچید همراه با صدای گریه و اشک هایی که موها رو خیش کرده بود از اون روز باهم فهر کرده 

داستان از کانال تلگرام headshave@

داستان ارسالی علی

داستان های نرگس

داستان جدید

رو ,موهاش ,کلی ,تو ,زدم ,صدای ,موهاش رو ,نوک گیرشون ,گیرشون کردم ,صدای گریه ,بود از

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کهربا فان دانلود کده برنامه نويسي پي اچ پي j1 asemanekawir sanobartri باده کهن باربری ورامین - 09300929126 اخبار روز شهری natureharmoni